Wednesday, August 15, 2007

پاسخ به دنا رباطی در پاسخ به مقاله منتشرشده در گویا نیوز


با درود و در پاسخ به انتقاد شما ازآقای سرکوهی
در ابتدا باید گفت که مقاله شما در کل نقد مقالات آقای سرکوهی نبود بلکه بیشتر متوجه نقد خود ایشان می شد. برای
ما که در ان سالها طفلی بیش نبودیم سخنان دکتر ملکی که رییس دانشگاهی بود که بعدها پا به ان گذاشتیم معلوم است و قابل استناد و خود نیز می توانیم از برآیند تمام گفته ها و نوشته ها نتیجه بگیریم که ستاد انقلاب فرهنگی چه بود و چه کرد ؟پیراستن دانشگاهها به قیمت تصفیه صدها نفر تنها برای اسلامی تر شدن ....همچنین برای یک خواننده آگاه و آشنا آشکار است که نهادهای غیر دولتی در سراسر دنیا می کوشند تا از نفوذ قدرت و سیاست خودداری کنند و تا حد ممکن از ترفند دولتها مصون بمانند و باید که چنین باشد . وقتی نوشته سروش را می خواندم خواه نا خواه یک سوال در ذهن من شکل گرفت چرا باید وزرات خارجه فنلاند وارد چنین ماجرایی شود؟ و این پرسش اساسی است که نمی توان از کنار ان به سادگی گذشت .اما انچه شما در نوشته خود بر ان تکیه می کنید انگشت گذاشتن بر مدعیان این فیلسوف است و نه بر نقد عملکردها یا نوشته ها! شما نیز ناخواسته در دام انتقادهایی در افتاده اید که بیشتر جنبه زبانی دارد و نه علمی . کتمان حقیقت به هر نامی می تواند دروغ باشد و تنها شهامت است که می تواند پرده های دروغ را کنار بزند و حقیقت را آشکار سازد. هنوز روشنفکران نیاموخته اند که تنها نقد بیرحمانه افکار و آراء است که می تواند اندیشه ساز باشد .آنچه در مقاله آقای سرکوهی خواندم نقد موضوع بود و نه نقد شخص و این یک حداقلی است که در نظر گرفته شده است .شما که خود نقد آرام را خوشتر می دارید دلیل نمی شود که بر انان که بیرحمانه نقد می کنند و نقاب از چهره دروغ می زدایند خرده بگیرید . بگذارید پرده ها کنار برود و وجدان بیدار جوان ایرانی خود به قضاوت بنشیند هرچند به مذاق شما سازگار نباشد و یا فیلسوفان را خوش نیاید. امروز اما باید گفت اندیشه ها از آنجا که شما فکر می کنید سر نمی زند امروز تابوها شکسته شده و هیچ متفکری آن قدرها هم بزرگ نیست که چون معصومان و پیامبران بری از اشتباه و فریب باشد. موضوع دیگر این است که اصلاح طلبان حکومتی اگر شهامت داشتند و به نقد شجاعانه اقتدارگرایان می پرداختند و اگر با مردم شفاف برخورد می کردند هرگز به گفته خود آقای زید آبادی (روزآنلاین 16مرداد ماه) چنین سرخورده به حاشیه رانده نمی شدند تا معصومانه بنویسند تا دیگران را خوش آید. ابتدا راه و رسم نقد را آموختن و بعد پا درعرصه گذاشتن بسیار راهگشا خواهد بود و می تواند مطلع خوبی هم برای ایجاد اندیشه های نوین گردد.
پیروز باشید.
پریش پاهکین

1 comment:

yek irani said...

درود بر شما پریش عزیز
آقاجان واقعن وبلاگ خیلی مشکلی رو انتخاب کردید.

ولی به هرحال هرجا که باشید نوشته های سرشار از بینش شما ما را بدانجا می کشاند.

موفق پیروز و همیشه ایرانی باشید