سرکرده بازجوی رژیم در توپ تبلیعاتی خود بر علیه آزادیخواهان ایران نعره سر داده و شعار "وا نظاما"ی وی گوش عالم را کر می کند. مالیخولیای صهیونیسم چونان خوره به جان وی و رژیمش افتاده و خواب و آرام را ازاو گرفته است . او با فراخوانی محسنی اژه ای به صحنه خواستار پخش علنی اعترافات ساختگی مخالفان رژیم برای عبرت عمومی شده و آمادگی علنی و وحشیانه خود را برای دور جدیدی از سرکوب و بازجویی اعلام می کند و با تقسیم جهان به دو اردوگاه اصلی محیط دایره تنگ "خودی" و "غیر خودی " نظام جنایتکارش را به تمام جهان وسعت داده وقیحانه سرسپردگی به حکومت فاشیست جمهوری اسلامی را "خیمه زدن در اردوگاه اسلام ناب محمدی "قلمداد و آنانی را که سرتعظیم به مطامع "ولایت مطلقه فقیه "فرود نمی آورند را وابستگان "اردوگاه آمریکا و صهیونیسم" معرفی می کند. حسین بازجو در نئشگی و خمارپس از مالیخولیا به کلی از یاد برده است که این جوانان برومند پرورش یافته در دل همین اردوگاه ناب (!)هستند که پس از نزدیک به گذشت 30 سال روبروی دژخیمان می ایستند و با صدای بلند و چه شجاعانه به آن "نه "می گویند و برای گفتن این "نه بزرگ تاریخی" هزینه می پردازند و جان می فشانند. بازجویان شیاد حکومت "ولایت مطلقه " بهتر است به جای متوسل شدن به انواع حیله های دین فروشانه و ضد ایرانی به خود آیند و برای سرنوشت تاریک رو به اضمحلال خود چاره بیندیشند.پریش پاهکین 18/7/86
Wednesday, October 10, 2007
Subscribe to:
Posts (Atom)