Saturday, June 7, 2008

گزارش يك شاهد عيني از ميدان آزادي - 13 خرداد

تدابير شديد و گسترده امنيتي در حين بازي ايران و امارات در اطراف ميدان آزادي و ميدانهاي بزرگ شهر تهران شب گذشته چهره يك حكومت نظامي اعلام نشده راه به شهر تهران بخشيد.اطراف ميدان آزادي در قرق نيروهاي انتظامي بود و اجازه راه رفتن و نشستن به هيچكس داده نمي شد.نيروهاي امنيتي و لباس شخصي عده اي را كه قصد داشتند زير ستونهاي ميدان تجمع كنند بازداشت كرده و به زير زمين ميدان بردند .پس از اتمام بازي در استاديوم ، ضلع شرقي ميدان در ابتداي خيابان آزادي صحنه گردهمايي ما و جمعيتي نزديك به 3000 نفر بود .جمعيت با شعارهاي "خليج فارس هميشه – ايران برنده ميشه" و "ما هستيم" و با سردادن سرود ملي" اي ايران" به ابراز احساسات پرداختند و به ادعاهاي واهي امارت در مالكيت جزاير سه گانه و خليج فارس اعتراض كردند. پس از دقايقي نيروي يگان وي‍ژه با موتور به تجمع مردم هجوم آورد تا بين جمعيت شكاف افكند .بخشي از مردم را به كوچه ها كشاندند و با باتوم به جان آنها افتادند ..اما جمعيت به راهپيمايي و حركت خود تا ميدان انقلاب ادامه داد. تا پاسي از شب ميدانهاي انقلاب ،وليعصر،آزادي ،آريا شهر و خيابان هاي منتهي به اين ميدانها حضور نيروهاي امنيتي ادامه داشت و از حركت گروههاي بيش از 2يا 3 نفر جلوگيري ميشد.

پريش پاهكين

Friday, February 15, 2008

هیچ دیکتاتوری فرارسیدن لحظه مرگ خود را باور ندارد و زندگی سراسر نفرین خود را ابدی می داند. هنگامی که در جنگ جهانی دوم ارتش روسیه به نزدیکی برلین رسید در حالی که فرماندهان ارشد ناامیدانه سقوط قریب الوقوع حکومت رایش سوم را به چشم خود می دیدند دیکتاتور اروپا مالیخولیای رهبری جهان را همچنان در سر می پرورانید.حکومت اسلامی - در حالی که بازوی اصلی اجرای تمامی جنایات دهشت افکنانه خود را ازدست رفته می بیند و در حالی که دولت اسراییل آشکارا اعلام نموده است که "هرنوع اقدام تحریک آمیز تروریستهای حزب الله" را "واکنشی از سوی رژیم تهران" تلقی کرده و برای هر نوع پاسخگویی آماده خواهد بود - با بی پروایی ددمنشانه همچنان به اقدامات مذبوحانه و رجزخوانیهای نابخردانه خود ادامه می دهد. اینک پیداست حکومت اسلامی که با بی شرمی بر مرگ آدمکشان نوحه سر داده و آمادگی عملی ساختن نیات انتقام جویانه اش برای "رویارویی بین المللی در قالب جنگی تمام عیار" را به رخ جهانیان کشیده ، اصلاح ناپذیری و سرسپردگی ابدی خود به سیاست ترور و آدمکشی رهبر معدومش را تا دستیابی به "سودای امپراتوری جهانی اسلام" بیش از هر زمان دیگری روشن ساخته است . جهان اینک با این سرطان گسترش یافته چه خواهد کرد؟
پریش پاهکین26/11/86

Friday, February 1, 2008

انتشار گزارشی که در آن به از دست رفتن حاکمیت ملی اعتراض شده است از سوی350 نفر از فعالان و گروههایی که 29 سال سنگ اسلام خواهی به سینه خود زده اند و خواسته اند تا با وصله زدن پیکر بیمار روشنفکری خود با آموزه های دینی و اسلامی هر بار به نوعی حاکمیت ضد ایرانی جمهوری اسلامی را موجه نشان دهند اگر چه بسیار دیراست اما باید به فال نیک گرفته شود.
هر چند این بیانیه در بستری از سیاست زدگی و گاه تحریفهای تاریخی نوشته شده اما با هشداری هشیارانه و واقع گرایی منطقی صدای برآمده از سینه کسانی را بازتاب می دهد که شاید تا پیش از بر افتادن نقاب اصلاح طلبی حکومت و آشکار شدن ماهیت وجودی رژیم ملایان نه تنها امید بلکه کمر به اصلاح آن بسته بودند. باید از تمام این اشخاص و گروهها پرسید که در تمام این 29سال که از - این تباهی و فرسایش تدریجی ایران و ایرانی می گذرد- کجا بوده اید؟
باید پرسیده شود هزینه اینهمه سال سکوت و بی تفاوتی را چگونه خواهید پرداخت و اصلا چه کسی پاسخگوی شوربختی هایی است که در نتیجه بی عملی و مماشات های شما بر جان این ملت و بر دامن این خاک نشسته است ؟
در کنار تمام این پرسشهای بی پاسخ و گاه بی پایان با اینهمه نباید هیچ فرصتی در این زمانه خطرناک بی سرپناهی و انزوای ایران از دست داده شود .اکنون که چنین آشکارا فریاد دادخواهانه میهن گرایی و دموکراسی خواهی از درون ایران برخاسته است و مردم را به همبستگی ملی و ادامه راه مبارزات مسالمت آمیز برمی انگیزد نشانه بسیار خوب و میمونی است تا تمامی مبارزان راه رهایی با هر مسلک، عقیده و با هر دین و مذهبی را در کنار هم بنشاند و از برآیند تمام این نیروها پاسخی در خور به دیکتاتوری دینی و فاشیسم شیعی بدهد.