Friday, February 1, 2008

انتشار گزارشی که در آن به از دست رفتن حاکمیت ملی اعتراض شده است از سوی350 نفر از فعالان و گروههایی که 29 سال سنگ اسلام خواهی به سینه خود زده اند و خواسته اند تا با وصله زدن پیکر بیمار روشنفکری خود با آموزه های دینی و اسلامی هر بار به نوعی حاکمیت ضد ایرانی جمهوری اسلامی را موجه نشان دهند اگر چه بسیار دیراست اما باید به فال نیک گرفته شود.
هر چند این بیانیه در بستری از سیاست زدگی و گاه تحریفهای تاریخی نوشته شده اما با هشداری هشیارانه و واقع گرایی منطقی صدای برآمده از سینه کسانی را بازتاب می دهد که شاید تا پیش از بر افتادن نقاب اصلاح طلبی حکومت و آشکار شدن ماهیت وجودی رژیم ملایان نه تنها امید بلکه کمر به اصلاح آن بسته بودند. باید از تمام این اشخاص و گروهها پرسید که در تمام این 29سال که از - این تباهی و فرسایش تدریجی ایران و ایرانی می گذرد- کجا بوده اید؟
باید پرسیده شود هزینه اینهمه سال سکوت و بی تفاوتی را چگونه خواهید پرداخت و اصلا چه کسی پاسخگوی شوربختی هایی است که در نتیجه بی عملی و مماشات های شما بر جان این ملت و بر دامن این خاک نشسته است ؟
در کنار تمام این پرسشهای بی پاسخ و گاه بی پایان با اینهمه نباید هیچ فرصتی در این زمانه خطرناک بی سرپناهی و انزوای ایران از دست داده شود .اکنون که چنین آشکارا فریاد دادخواهانه میهن گرایی و دموکراسی خواهی از درون ایران برخاسته است و مردم را به همبستگی ملی و ادامه راه مبارزات مسالمت آمیز برمی انگیزد نشانه بسیار خوب و میمونی است تا تمامی مبارزان راه رهایی با هر مسلک، عقیده و با هر دین و مذهبی را در کنار هم بنشاند و از برآیند تمام این نیروها پاسخی در خور به دیکتاتوری دینی و فاشیسم شیعی بدهد.

No comments: